بازگشت
پایان نامه را صحافی کردم وتحویل گروه دادم. بارهایم را قبل از خودم فرستادم، ولی سه روز بعد از من به کرمان رسیدند.
با دوستانم خداحافظی کردم وبرگشتم پیش دوستانم!
تا یکشنبه با 3 نفر در اتاقی 12 متری زندگی می کردم ولی حالا یک نفرم در خانه ای 300 متری. تازه اینترنت محترم هم قطع شده. چون دو سال تمدید نشده، آنها هم طبق قردارد اینترنت را قطع کردند. من هم لپ تاپ را برداشتم و آمدم انتهای خیابان ایرانشهر. جایی که اینترنت و نگاه های مهربانی منتظرم بودند.
دیروز رفتم خانه.
همه از دیدنم خوشحال شدند و پیشنهاد کلی کار دادند. ولی من هنوز انگار گیج و منگم.
قرار است با دو عزیز کارم را در زمینه استدلال ریاضی گسترش دهیم. در آرشیو مقالاتم چند تا مقاله مرتبط پیدا کردم. ولی نمی دانم چقدر خوبند.![]()
دارم دوباره پایان نامه را بررسی می کنم تا شاید حرفی برای گفتن داشته باشد.
پ.ن. حال من خوب است. اما تو باور نکن!(با اجازه قیصر امین پور)
+ نوشته شده در جمعه پنجم مهر ۱۳۹۲ ساعت 16:51 توسط مریم عادلی
|
کارشناس ارشد آموزش ریاضی هستم و این وبلاگ آغازیست بر آن چه دیگران "پایان نامه" می نامند.